danialdanial، تا این لحظه: 16 سال و 3 ماه سن داره

دانیال زرنگ مامان بابا

کادوی دایی علی رضا .( روز کودک) 14 مهر 90.

روز پنجشنبه عصری دایی اومد خونمون که تو رو ببینه و وقتی اومد مثل همیشه که همگی را شرمنده می کند و واقعا" عاشقته. چون نزدیک روز کودک بود اومد و برات این کادو های خوشگل را اورد. و تو هم رفتی مشغول شدی و خلاصه خیلی خوشت اومد. (((( از اینجا دایی جون می بوسمت و خیلی دوست دارم و امیدوارم که بزرگ شدم بتونم گوشه ای از زحماتت را جبران کنم.)))) ...
16 مهر 1390

ارگ. ( کادوی بابا دامون) . 11 مهر 90.

امروز بابا دامون که از سر کار اومد, برات کادو خریده بود. این ارگ خوشگل را برات خریده و کلی دوتایی خوشحال شدیم. تو هم شروع کردی به ارگ زدن و روی دگمه ها زدن و خودتم هم استپ می کردی خلاصه حسابی سرت گرم شده بود. (((( بابا دامون مرسی که همیشه به یادمی , دوست دارم.))) )) ...
11 مهر 1390

کیک شکلاتی. 11 مهر 90.

این کیک خوشگل و خوشمزه را بابا دامون امروز اومد خونه گرفته بود . بعد از شام جای همگی خالی با چایی خوردیم خیلی خوشمره بود. (((( بابا دامون دستت درد نکنه.))))) ...
11 مهر 1390

کلاس دانیال و شروع فعالیت های جدید. 9 /7/90

سلام گل پسرم. امروز شنبه اول هفته و امیدوارم که هفته خوبی برای ما و همه عزیزانمان باشد. من مشغول کارهای روز مره و تو هم بازی و شیطنت هات. ظهر خوابیدیم و عصری با بابا رفتین کلاس . بابا گفت:که از امروز فعالیت های جدید و فشرده تری انجام می دادی و بسیار خوب همکاری می کردی. اومدین خونه من منتظرتون بودم و رفتی بازی و شامت خوردی و چند شب هست که ١٢ شب می خوابی تا ٨ صبح و ما کلی خوشحالیم که با ارامش می خوابی. ...
10 مهر 1390

تولد عمو بهداد. 8 مهر 90.

امروز جمعه و روز تعطیل است. مثل هر جمعه بابا صبح رفت نون بربری گرفت و خوردیم و خدا رو شکر امروز یکم بهتری. امشب تولد عمو بهداد هست و مامان بزرگ مهمونی گرفته است. عصری اماده شدیم و رفتیم و خلاصه همین که وارد شدیم تمام توجه ها به تو بود و تو هم کلی کیف می کردی.خاله های بابا هم بودند و پسر خاله ها و ... همگی دور هم بودیم و خوش گذشت. ( عمو بهداد تولدت مبارک, ١٠٠ ساله بشی.) ...
10 مهر 1390